در آگوست ۲۰۱۶ نشریه نیویورکر در مقالهای کوشید سرعت طی مسافت ۱.۶ کیلومتر توسط سریعترین مرد روز زمین، یوسین بولت را تخمین بزند. در آن مقاله مصاحبههایی با متخصصین رشته دو و میدانی و مقایسههایی با دیگر صاحبان رکوردها آمده بود. شاید بگویید "بهتر بود از خود بولت چنین سوالی پرسیده میشد" اما متاسفانه جواب برای آن نداشت زیرا او هرگز چنین مسافتی را ندویده است.
اگر باورش برای شما سخت است، پس وقت مطالعه یک درس فیزیولوژی است. هر کسی با دو نوع فیبر ماهیچه به دنیا میآید: «نوع ۱، که با نام کُندانقباض هم شناخته میشود؛ و نوع ۲، تُندانقباض است.» فیبرهای ماهیچهای نوع ۲ آنهایی هستند که هیکل یک بدنساز را به خاطرمان میآورند: بزرگ و قدرتمندند، اما نه چندان کارآمد. اما فیبرهای ماهیچهای نوع ۱ برعکسند: آنها با اینکه کوچکتر و نسبتا ضعیفتر از فیبرهای تُندانقباض هستند، اما بسیار کارآمدتر و دارای تحمل فراوانند-آنها سازنده هیکل دوندههای ماراتن هستند.
هر چند در ابتدای پیدایش، بدن اکثر آدمها از میزان مساوی این دو نوع فیبر برخوردار است اما تمرینات خاص میتواند نوع ۱ را به ۲ و بالعکس تبدیل کند. برای مثال، در بدن دوندههای سرعت مانند بولت معمولا بین ۶۵ تا ۸۵ درصد از فیبر عضلهها از نوع تُندانقباض هستند، حال آنکه دوندههای مسافت و استقامت درصد بیشتری از فیبرهای کُندانقباض را در بدن خود دارند. و اما ایراد ماجرا را بخوانید:
اگر بخواهید یک دونده سرعت حرفهای شوید، باید حداکثر فیبرهای تُندانقباض ممکن را داشته باشید. اگر بولت میخواست که مسافتهای طولانیتری را در تمرینهای خود بگنجاند، بدنش ممکن بود شروع کند به معاوضه فیبرهای تُندانقباض با کُندانقباض، و سرعت افسانهایاش در این میان از دست میرفت.
البته دلایل دیگری هم وجود دارد که چرا او ۲ کیلومتر نمیدود. سیستمی که برای تولید انرژی ارسالی به عضلات استفاده میشود برای مسافتهای کوتاه و بلند بسیار متفاوت است. چیزی که یک دونده سرعت ۱۰۰ یا ۲۰۰ متر بر آن تکیه میکند، قابل استفاده در دوهای طولانی نیست. به بیان دیگر، شاید دوی ۲۰۰ متر شبیه دوی ۱۶۰۰ متر به نظر آید اما تفاوت آنها زمین تا آسمان است.
حالا که این را میدانید شاید فکر کنید که برای پیروزی بر اوسین بولت در دوی ۱۶۰۰ متر بختی دارید. اما قبل از ورود به رقابت بهتر است نگاهی به عضلات خودتان هم بیندازید.