فعالیت بدنی منظم باعث بهبود عملکرد مغز میشود. افرادی که به صورت منظم ورزش میکنند کمتر دچار افسردگی و بیماریهای روحی-روانی شده و در مهارت حل مساله، تصمیم گیری و سایر مهارتهای ذهنی عملکرد بهتری نسبت به سایرین از خود نشان میدهند.
ورزش همچنین ازطریق تحریک رشد ارتباطات جدید بین سلولهای عصبی در بسیاری از مناطق مهم مغز موجب تقویت انعطافپذیری مغز میشود. پژوهشهای انجامشده در دانشگاه کالیفرنیا نشان دادهاند که ورزش موجب افزایش فاکتورهای رشد در مغز میشود و این امر تشکیل ارتباطات عصبی جدید را در مغز آسانتر میکند.
از دیدگاه حسیتر ، اثرات شبه ضد افسردگی مرتبط با سرخوشی دویدن (runner's high) با کاهشی در هورمونهای استرس همراه بوده است . مطالعهای که در سوئد انجام شده، نشان میدهد که اثر ضد افسردگی دویدن با رشد سلولی بیشتر در هیپوکامپ، منطقهای از مغز که مسئولیت یادگیری و حافظه را بر عهده دارد، همراه است. در این مطالعه ذکر شده است:
سرکوب تکثیر سلولی در هیپوکامپ میتواند یکی از مکانیسمهای پشتصحنهی افسردگی باشد و فعالیت جسمی ممکن است یک ضدافسردگی مؤثر باشد.
طی مطالعهای که در هلند انجام شد و در آن مطالب درسی در فواصل بین تمرینات ورزشی ارائه میشد، نشان داده شد که این کار موجب بهبود مدت زمان توجه در دانشجویان شد. یک مطالعهی بزرگ کنترلشدهی تصادفی در آمریکا درمورد اثرات کلاسهای ورزشی روزانه در طول سال تحصیلی، انجام شد. این دانشآموزان علاوهبر اینکه از تناسب اندام بهتری بهرمند شدند، در عملکرد چندوظیفهای، نادیده گرفتن عوامل مسبب حواسپرتی و پردازش اطلاعات پیچیده نیز بهتر شدند.
در حین ورزش کردن، نفسهای عمیقتری میکشیم و اکسیژن کافی به سلولهای بدن مان میرسد. افرادی که ورزش میکنند ذهن چابکتری دارند. افرادی که ذهن چابکی دارند قدرت تفکر قدرتمندی داشته و احساسات و عواطف خود را بهتر مدیریت میکنند. چنین افرادی به راحتی میتوانند کارهای مختلفی را با مدیریت مناسبی پیش ببرند.
ورزش کردن باعث میشود مغز دچاری پیری زودرس نشود و روند پیر شدن مغز را به تعویق میاندازد. تحقیقات نشان میدهد که ورزش کردن میتواند تا ۳۰ درصد خطر ابتلا به زوال عقل را کاهش دهد.
افرادی که به صورت منظم ورزش میکنند نسبت به بقیه قدرت بالاتری در حل مساله دارند. باید گفت ورزش منظم به بهبود عملکرد مغز کمک شایانی میکند.
محققان دانشگاه تگزاس معتقد هستند که پروتئینی به نام «BDNF» در این مساله نقش مهمی ایفا میکند و به رشد سلولهای عصبی کمک میکند. در واقع BDNF در بقا و ترمیم سلولهای مغزی، آرامش فرد، متعادل کردن خلق و خو و عملکردهای شناختی مانند یادگیری و حافظه نقش مهمی دارد. وقتی سطح این پروتئین پایین باشد، فرد دچار اختلالاتی مختلفی از جمله افسردگی و اسکیزوفرنی میشود.
در حین ورزش کردن سطح پروتئین BDNF بالاتر میرود و همین مساله باعث بهبود عملکرد مغز میشود. با آزاد شدن BDNF بیشتر، فرد تمایل بیشتری به انجام کارهای مثبت دارد و کلا نگاه مثبت تری به زندگی و پیرامونش خواهد داشت.
انجام فعالیتهای ساده بدنی مانند پیاده روی نیز میتواند نقش موثری در بالا رفتن سطح BDNF شود. پیاده روی و سایر ورزشهای هوازی تغییراتی در هیپوکامپ ایجاد میکنند که تاثیر مستقیم آن روی یادگیری، حافظه و کنترل احساسات مشهود است.
پیاده روی سریع یکی از فعالیتهای مناسب برای تقویت قوی رهنی است و به سالم و جوان ماندن سلولهای مغزی کمک میکند. افرادی که تمرینات ورزشی منظم و البته متنوعی انجام میدهند، میتوانند به چابکی و چالاکی ذهنی خود بیش از بقیه امیدوار باشند.
در تحقیقی دیگر که توسط پروفسور “متیو هیث”(Matthew Heath) و دانشجوی کارشناسی ارشد “آشنا سامانی”(Ashna Samani) انجام شده است.
آنها افراد آزمایشی جوان سالم را در نشستن و مطالعه یک مجله به مدت ۱۰ دقیقه یا تمرین متوسط تا شدید روی یک دوچرخه ثابت مطالعه کردند.
قبل و بعد از جلسات مطالعه یا تمرین، دانشمندان با استفاده از تجهیزات ردیابی چشم زمان واکنش افراد را مثلا برای قدرت تصمیمگیری مورد بررسی قرار دادند.
“هیث” میگوید: کسانی که ورزش کرده بودند، بهبود فوری را نشان دادند. واکنش آنها دقیقتر بود و زمان واکنش آنها تا ۵۰ میلی ثانیه کوتاهتر از پیش از تمرین بود. این ممکن است به نظر اندک باشد، اما در بعضی از موارد، افزایش ۱۴ درصدی در عملکرد شناختی دیده شد.
وی اکنون در حال بررسی است تا دریابد که این رشد ذهنی چقدر ادامه پیدا میکند و نتایج نشان میدهد که ورزش کوتاه مدت ممکن است برای سالمندان در مراحل اولیه زوال عقل مفید باشد.
این تحقیق اخیرا در مجله Neuropsychologia منتشر شده است.