برخی از ماها، کار و زندگیمان به صورتی است که در یک چرخه ثابت کسلکننده قرار داریم و اصلا نیازی به خلاقیت و نوآوری نداریم. اما برخی دیگر برای بقا و از دست ندادن شغل یا برای سودآوری بیشتر و در مرحلهای والاتر برای خودشکوفایی و بهرهمندی از لذت معنوی آن، نیازمند هستیم که مدام ایدههای نو و خلاقانه درست کنیم.
ایدهها همیشه به ذهن ما راه نمییابند. حتی خلاقترین آدمها هم در بازههای زمانی خاصی به خاطر درگیریها یا مسائل درونی، چشمه نوآوریشان خشک میشود.
در این صورت برای دوباره فعال کردن این منبع نوآوری چه میتوان کرد؟
چیزهای مختلفی ممکن است به ذهن شما برسد: رفتن به سفر برای تمدد اعصاب؛ کتاب خواندن؛ دیدن مستند و … اما در کمال تعجب یکی از سادهترین کارهای ممکن پیادهروی است.
بسیاری از افراد از هنرمندان گرفته تا کارمندان معمولی میگویند با چند قدم راه رفتن ایدههای خلاقانه جدیدی در کارشان به فکرشان میرسد و اکنون یک پژوهش جدید بیانگر آن است که پیادهروی واقعا باعث تقویت قوای ذهنی میشود.
افرادی که عادت داشتند ساعاتی طولانی را در طبیعت پیاده روی کنند ، نسبت به افرادی که عادت به این کار نداشتند- در سنجش قدرت ادراکی و خلاقیت نمرات بالاتری گرفتند. بنابراین قدم زدن ساده نیز می تواند موجب تمرکز شود.
اگر نگاهی به اطراف خود بیاندازیم، به سادگی متوجه می شویم که امروزه در شغل های مختلف دنبال آدم های خلاق می گردند. تبلیغات تلویزیونی نیاز به کسی دارند که ایده های ناب و خلاقانه داشته باشد؛ مجلات و روزنامه ها دنبال نویسنده های خلاق می گردند؛ نقاشی های خلاقانه تر بیش تر فروش می روند و حتی کارمندان خلاق ارتقا شغلی می گیرند.
پس داشتن ایده ناب و خلاقانه می تواند درهای جدیدی در زندگی به روی ما باز کند. به عبارت دیگر، در حال حاضر خلاقیت خریداران زیادی دارد. مهم نیست چه شغلی دارید، در هر زمینه که فعالیت کنید خلاقیت می تواند به بهبود کارتان کمک قابل توجهی کند. تعریف ساده خلاقیت این است:
خلاقیت یعنی انجام دادن کاری یا حل کردن مشکلی با یک دید تازه و روش جدید.
انجام مذاکرات کاری در حین پیادهروی باعث میشود فرد تمرکز بیشتری بر صحبتهای همکارانش داشته باشد و مجبور نباشد در دفتر کار مدام به صفحهی مانیتور چشم بدوزد یا اینکه خود را با تلفن همراه مشغول کند. بهطور خلاصه، با این روش عواملی که باعث حواسپرتی و دور شدن از بحث اصلی میشوند، کاهش مییابند.
پیادهروی باعث میشود تمرکز فرد افزایش پیدا کند و کمک میکند ارتباطات عصبی جدیدی بین سلولهای مغز ایجاد شود که در نتیجه ذهن قویتر و سالمتر خواهد بود. این بدان معنا است که تواناییها و همچنین کارایی و بهرهوری فرد افزایش مییابد. هر روز صبح ۱۵ دقیقه پیادهروی به شما کمک میکند بر کارهای روزانه خود تمرکز بیشتری داشته باشید.
پیادهروی باعث آرامش و تقویت روحیه میشود
برخی از افراد مستعد افسردگی هستند یا اینکه در مواجهه با مشکلات خیلی زود مضطرب و نگران میشوند. دانشمندان علوم شناختی این حالت روحی را اینگونه توصیف میکنند:
افکار بیمارگونه درباره مشکلات و مسائل ناگواری که در زندگی وجود دارد به فرد هجوم میآورند؛ بهطوری که او نمیتواند این افکار منفی و ناخوشایند را متوقف کند و مدام این افکار را در ذهن مرور میکند. برای خلاص شدن از چنین حالات روحی که تمام زندگی انسان را دستخوش تغییر میکند، پیادهروی سادهترین راه است؛ مخصوصا پیادهروی در طبیعت کمک میکند تا بتوان با افکار منفی مقابله کرد.
امروزه اکثر افراد حتی اگر به شغلشان علاقهمند باشند، باز هم فشار کاری و فشار روحی بسیار زیادی متحمل میشوند. دانستن این موضوع که استرس و فشار روانی، بخش بزرگ و اجتنابناپذیری از زندگی روزمره را تشکیل میدهد، یک گام مهم برای حل مشکل این است؛ به همین دلیل است که پیادهروی را باید در برنامه روزانهی خود بگنجانید تا بتوانید میزان استرس خود را کاهش دهید.
برای اینکه بشود خلاقیت یا تغییر خلاقیت را اندازهگیری کرد، راه خیلی دقیقی وجود ندارد. اما یک معیار ساده، آزمونی است که در آن از فرد خواسته میشود ظرف ۴ دقیقه همه کاربردهای نامعمول یک شیء را بیان کند. مثلا کلید را ما برای باز کردن در استفاده میکنیم. اما اگر کسی به نظرش برسد که از نوک کلید میشود برای باز و بسته کردن برخی از پیچها استفاده کرد؛ یک کاربرد تقیریبا غیرمعمول را ابراز داشته است.
کلا نوآوریهای سودمند، آنهایی هستند که دو جزء داشته باشند: ۱- پیش از این ایده شما به ذهن کس دیگری نرسیده باشد. ۲- ایده شما واقعا کاربردی و سودمند باشد و نه صرفا یک چیز عجیب و غریب.
میرسیم به شیوه انجام مطالعه؛
از افرادی که در این تحقیق شرکت کردهاند، آزمون تفکر واگرا گرفته شد
در این آزمایش؛ افراد داوطلب به ۳ دسته تقسیم شدند.
-دسته اول: در زمان آزمون اول نشسته بودند و در زمان آزمون دوم هم در حالت نشسته؛ امتحان دادند.
-دسته دوم: در زمان آزمون اول نشسته بودند؛ اما در زمان آزمون دوم، روی تردمیل رفتند.
-دسته سوم: اول روی تردمیل رفتند و بعد نشستند.
بهترین نتیجه را دستهای کسب کردند که اول نشسته بودند و بعد روی تردمیل رفته بودند. به عبارتی آنها نخست ذهنشان درگیر مسأله شده بود و بعد با پیادهروی آرام؛ ذهشان برای یافتن کاربردهای بدیع اشیا باز شد.
بروز خلاقیت در فرد بستگی به مکان راه رفتن ندارد به عبارت دیگر پیاده روی در محیط بسته یا باز اثر مشابهی در بروز خلاقیت فکری دارد.
محققان همچینن دریافتند که در مقایسه با نشستن، راه رفتن چه در داخل خانه بر روی تردمیل رو به یک دیوار خالی و یا پیاده روی در خارج از منزل در هوای تازه ( فعالیت هوازی) باشد، منجر به افزایش دو برابری واکنش های خلاقانه می شود.
محققان این پژوهش همچنین می گویند: نتایج این مطالعه آن قدر روشن است که حتی اگر افراد پس ازمدتی راه رفتن به یکباره بنشینند( که معمولا در تمرین های ورزشی در مورد این حرکت نکوهش شده است) این سکون ناگهانی تاثیری در نتایج خلاقیت افراد ندارد.
پیاده روی به عنوان یک ورزش هوازی موجب ترشح هورمون شیمیایی به نام آندروفین در مغز می شود واین با عث سرخوشی ونشاط شده و مغز بهتر کارمی کند یعنی ذهن فعالتر شده ،این امر خلاقیت افراد را افزایش می دهد.
افراد موفق، عادتها و ویژگیهای خاصی دارند که آنها را از سایر افراد متمایز میسازد. برخی از این عادتها در عین حال که بسیار ساده و پیشپاافتاده به نظر میرسند، در زندگی فرد تأثیر فوقالعادهای دارند.
استیو جابز یکی از موفقترین افراد در حوزهی تکنولوژی بوده است. اکنون نام او و محصولات اپل در جهان کاملا شناختهشده هستند. استیو جابز عادتها و ویژگیهای خاصی داشت که بدون شک در زندگی شخصی و کاری او بسیار تأثیرگذار بودند. یکی بارزترین ویژگیهای او عادت به پیادهروی بود. او به پیادهرویهای طولانی بسیار علاقهمند بود و حتی سعی میکرد در حال پیادهروی، جلسات و گفتگوهای کاری خود را برگزار کند.
بسیاری از افرادی که از منزل شخصی استیو جابز در پالوآلتو یا دفتر مرکزی شرکت اپل در کالیفرنیا دیدن کردهاند، میدانند چه عادتی برای ارائهی ایدههای جدید به او کمک کرده است. استیو جابز طرفدار مکالمات جدی و پیادهروی در مسیرهای طولانی بود. کارمندان و افرادی که از نزدیک او را میشناختند، میگویند او علاقهی زیادی به پیادهروی به همراه دیگران داشت. دستهای از تحقیقات علوم اعصاب ثابت کردهاند که پیادهروی واقعا باعث افزایش خلاقیت میشود.
انیشتین نیز مسیر دانشگاه تا خانه را قدم میزد و پیادهروی میکرد. جالب است که او این عادت را از داروین که روزانه ۴۵ دقیقه قدم میزد الگو گرفته بود.
پیتر ایلیچ چایکوفسکی هر روز بدون توجه به وضعیت هوا دو ساعت پیادهروی میکرد و لوودیک فن بتهوون به طور منظم پس از ناهار به پیادهروی سریع انجام میداد.
اگر احساس میکنید که ذهنتان خسته است و پشت میز کارتان گرفتار شدهاید و هیچ ایدهی بکر و تازهای به ذهنتان نمیرسد، بهتر است که از منزل خارج شوید و پیادهروی کنید و افکار آشفته را از ذهن دور کنید. قدم زدن در طبیعت نیز بسیار تأثیرگذار است و کمک میکند تا خلاقیت شما تقویت شود.
با تکرار یک رفتار، مسیرهای عصبی تازهای در مغزتان شکل میگیرد و در مدت کوتاهی پیادهروی به عادت همیشگی شما تبدیل میشود.
بگذارید یک پارگراف از موریس مترلینک (شاهر و نویسنده بلژیکی) را هم برایتان نقل کنم :
وقتی که نظری به گردش عمر می اندازیم مشاهده می کنیم که همواره زندانی می باشیم و در یک چهاردیواری هستیم.
زیرا چهار پنجم عمر ما در اتاق خواب و اتاق اداره و کارخانه و اتاق غذاخوری میگذرد و اگر بخواهیم با مسافرت های بزرگ، از این زندان ها فرار نماییم باز در جعبه های راه آهن و هواپیما و اتاق های کشتی محصور می شویم و همین که از اتاق کشتی خارج شدیم در یک اتومیبل زندانی خواهیم شد که به سرعت ما را به طرف اتاق مهمانخانه میبرد.
فقط گاهی آزادانه چندین کیلومتر پیاده روی می نماییم و در اینحال آزاد هستیم.
اما زندگی ماشینی و برقی ما سبب شده است که پیاده روی را فراموش کنیم…